شهر دانش بنیان (Knowledge-Based City)
شهرسازی دانش بنیان و مفاهیمی همچون شهر دانش بنیان از واژگان جدید در حوزه برنامهریزی و مدیریت شهری است هدفش دستیابی به توسعه شهری پایدار و پیشرفت اقتصادی است.
مقدمه
از آغاز سال 1990 میلادی، یک تغییر از اقتصاد سنتی – صنعتی به سوی یک اقتصاد دانش بنیان بوجود آمد. این اقتصاد در حال ظهور به دلیل جهانی شدن، افزایش میزان مشاغل در بخش خدمات و رشد اینترنت ایجاد شد. خدمات مبتنی بر دانش؛ محرک اصلی این نوع جدید از اقتصاد است. دانش با ارزشترین دارایی است و در واقع یک مزیت در اقتصاد دانش پایه محسوب میشود. یک شهر دانش بنیان شهری است که با هدف تقویت دانش طراحی شده است.
در عصر اقتصاد دانشبنیان، رشد و رونق اقتصادی پایدار به شدت با فعالیتهای مبتنی بر دانش ارتباط دارد. فشارها و تحولات جدید در عصر اقتصاد دانش جهانی موجب شده است تا شهرها برروی استراتژیهای رقابتی درجهت بازسازی و بهبود پایههای دانش خود یعنی تواناییهای نوآوری تمرکز کنند.
دو نمونه دانش وجود دارد: دانش صریح و دانش ضمنی. دانش صریح میتواند به راحتی از طریق نوشته انتقال یابد در واقع تبادل دانش صریح یک فرآیند آگاهانه است چون مردم آگاهند که میتوانند این دانش را به گونهای بدست آورند این دلیلی است که این نوع دانش به راحتی میتواند تبادل یابد. دانش ضمنی دانشی است که از مسیرهای ناخود اگاه به دست میآید. در واقع دانش ضمنی از طریق تجربه یا فراگیری نا آگاهانه از مهارتها به دست میآید.
یک نوع دانش هم به عنوان دانش محلی مورد توجه قرار گرفته است که با عنوان دانش زمینهای و اجتماعی نیز معرفی میشود و به صورت پیوسته توسط اعضای جامعه پردازش و تولید میشود. این نوع دانش به مکان و نقش تولیدکنندگان این نوع دانش مرتبط است.
وقتی مردم با هم ارتباط برقرار میکنند از رفتارهای هم دانش کسب میکنند. این نوع از دانش نمیتواند از طریق اینترنت تبادل یابد و به روابط رو در رو نیازمند است. برای اقتصاد دانش بنیان هر دو نوع دانش از اهمیت بسزایی برخوردارند و این دلیل آن است که چرا فضابرای اقتصاد دانش بنیان ارزشمند است. مردم برای تبادل اطلاعات باید به هم اعتماد کنند و این فقط در برخوردهای رو در رو ایجاد میشود. نزدیکی فرهنگی عامل مهمی در تبادل اطلاعات است وقتی مردم به هنجارهای فرهنگی یکدیگر آشنایی دارند بهتر به هم اعتماد میکنند.
شهر دانش بنیان و ویژگیهای آن
شهرسازی دانش بنیان و مفاهیمی هم چون شهر دانش بنیان از واژگان جدید در حوزە مدیریت و برنامهریزی نویننگر شهری است که با توجه به مسائل و مشکلات روزافزون شهرها و لزوم مدیریت و برنامهریزی این سیستم برمبنای دانش مطرح شده است. شهرسازی دانش بنیان رویکردی توسعهای است که هدف نهاییاش دستیابی به توسعه شهری پایدار و پیشرفت اقتصادی است.
شهر دانش بنیان، شهری است که هدف آن، توسعه مبتنی بر دانش از طریق تشویق، ایجاد، به اشتراکگذاری، ارزیابی، تجدید و به روز نمودن مستمر دانش از طریق تعامل پایدار شهروندان ی شهر با یکدیگر و شهروندان سایر شهرها و با پشتیبانی به اشتراکگذاری دانش، طراحی مناسب و شبکهها و زیرساختهای فناوری اطلاعات است. تعدادی از شهرهای سراسر جهان خود را به عنوان شهرهای دانشبنیان معرفی میکنند، مانند بارسلونا، بوستون، هلسینکی، اتاوا، سنگاپور؛ و دیگر شهرهای جهان ازطریق برنامههای توسعه مبتنی بر دانش تمایل زیادی برای دستیابی به این وضعیت دارند.
هرچند برخی ویژگیهای شهر دانش بنیان را نسبت بالای دانشجویان و دانشگاهیان، تنوع جمعیتی بالا، سطح بالای کیفیت زندگی، دسترسی آزاد به اطلاعات و زیرساختهای دانشی میدانند، اما واقعیت آن است که خلاقیت و نوآوری محدود به قشرخاصی نیست و همه افراد جامعه باید نوآور و خلاق باشند.
بنابراین ویژگیهای شهر دانش بنیان عبارت است از فراهم بودن زیرساختهای شهری، فرهنگ تقسیم دانش، توسعه دانش محور، شبکههای اجتماعی، فناوری اطلاعات و … افزون بر ویژگیهای فوق، شهر باید تنوع فرهنگی داشته باشد؛ به گونهای که فراهم کننده فضاهای مدنی برای فعالیتهای جمعی، گروهی و گسترش روابط اجتماعی باشد.
مفهوم شهرسازی دانش بنیان بیانگر دیدگاه سیستمی، جامع و خلاق از شهرهاست و در این مورد شهرها درحکم زیستگاههای پویا و با تغییر و تحول پیوسته در نظر گرفته میشوند. این شهرها در پی خلق ارزش در تمامی حوزههای خودند و سبب افزایش در استانداردهای زندگی، پشتیبانی فرهنگی و توسعه اقتصادی میشوند. شهرهای دانش در حال ظهور نه تنها باید به بهبود زیرساختهای نرم مانند پایگاههای دانش، زیرساختهای صنعتی، کیفیت زندگی، تنوع شهری، عدالت اجتماعی بپردازند، بلکه باید زیرساختهای سخت مانند حمل و نقل، توزیع انرژی و آب، جمعآوری زباله و فاضلاب و غیره را نیز ارتقا دهند.
تفکر شهرسازی دانش بنیان مبتنی است بر شهری که در آن به منظور توسعه دانایی محور به تشویق خلاقیت مستمر، اشتراکگذاری، ارزیابی، نوسازی و بهروزرسانی دانش اقدام کردهاند. این امر از راه تعامل مستمر میان شهروندان و درعین حال میان آنها و شهروندان سایر شهرها تحقق مییابد.
فرهنگ به اشتراکگذاری دانش شهروندان، طراحی مناسب شهری، زیرساختها و شبکههای فناوری اطلاعات این تعاملات را بهبود میبخشد؛ بنابراین شهر دانش بنیان شهری است که با هدف توسعه دانش به تشویق مستمر فرایندهای مدیریت دانش اقدام میکند. این امر از راه همکاری و تعامل مستمر عوامل دانشی محقق میشود. اصطلاح عوامل دانش محوری به هر موجودیتی، ازجمله انسان، سازمان، دانشگاه، پارک علم و فناوری و مراکز پژوهشی اشاره دارد که دانش را مدیریت میکند.
به نظر ارگازاکیس و همکاران (2004)، هدف شهرهای دانشبنیان توسعه بر پایه دانش ازطریق تشویق به ایجاد، اشتراکگذاری، ارزیابی، تجدید و بهروزرسانی پیوسته دانش است. آنها معتقدند شهر دانش بنیان شهری است که به منظور توسعه دانایی محور، اقدام به تشویق خلاقیت مستمر، اشتراک گذاری، ارزیابی، نوسازی و بهروزرسانی دانش نموده است.
این امر میتواند به وسیله تعامل مستمر بین شهروندان و درعین حال بین آنها و شهروندان سایر شهرها تحقق یابد. فرهنگ به اشتراک گذاری، دانش شهروندان هم چنین طراحی مناسب شهری، زیرساختها و شبکههای IT این تعاملات را بهبود میدهد. اصطلاح عوامل دانشی اشاره میکند به هر موجودیتی از جمله انسان، سازمان، دانشگاه، پارک فناوری، مراکز پژوهشی و غیره که دانش را مدیریت میکند.
کاریلو معتقد است که شهرهای دانشبنیان تنها مراکز پویایی هستند که در آنها دانش ایجاد و به کار گرفته میشود. این شهرها به دلیل تمرکز بر سرمایه انسانی، زیرساخت، ارزشها و کارآفرینی برای ایجاد راهحلها قادر به مواجهه با چالشهای حاصل از مسائل حیاتی کره زمین، مهار نمودن آنها و ایجاد فرصتهای جدید میباشند یک شهر دانش بنیان یا Kc میتواند به عنوان یک شهر یکپارچه دیده شود، که از نگاه فیزیکی و نهادی عملکردهای یک پارک علمی را با عملکردهای مدنی Civic و مسکونی ترکیب میکند. شهرهای دانش بنیان یکی از پارادایمهای کارآمد برای شهرهای پایدار آینده را ارائه میکند.
دویر و پاشر شهر دانش را مانند یک چتر بر نهادهای جغرافیایی که به خلق دانش و پوشش دیگر مناطق دانش مانند کریدورهای دانش، بنادر دانش، دهکدههای دانش و مناطق دانش میپردازد، تعریف کردهاند. ادوینسون (2003) نیز چنین بیان میکند:
شهرهای دانشبنیان وقتی به عنوان یک شهر هدفمندانه طراحی شده باشند، پرورش دانش در آنها تشویق میشود. به اعتقاد وی شهر دانش بنیان یک جستجو برای ایجاد ارزش در همه زمینهها و ارائه استانداردهای بالای زندگی، پشتیبانی فرهنگی و توسعه اقتصادی در همه زمینهها است. در این شهرها، بهطور قابل توجهی بیشترین درآمد جامعه از طریق آموزش و پرورش نیروی انسانی کارآمد میباشد.
در برخی از تحقیقات نیز شهر دانشبنیان به صورت اقتصاد منطقهای ناشی از صادرات با ارزش افزوده بالا حاصل از تحقیق و پژوهش، فناوری و قدرت هوش و ذکاوت تعریف گردیده است. اینگونه از شهرها در مقایسه با سایر انواع شهرهای دارای اقتصاد پیشرفته، بیشتر بر آموزش و پرورش و تحقیق و پژوهش سرمایهگذاری مینمایند. به عقیده لی، برای رسیدن به شهر دانشبنیان، 9 راهکار وجود دارد که عبارتند از:
- شناسایی وضعیت موجود و نقاط قوت و ضعف
- تنوع در تخصگرایی
- سازمانها با مهارت بالا
- آموزش پویا در ارتباط با اجتماع و اقتصاد
- ارائه نقش متمایزکننده به شهر دانش بنیان
- ساماندهی پیوندها و ارتباطات نیرومند در درون و برون منطقه شهری
- وجود رهبری قدرتمند
- سرمایهگذاری در جامعه
- ایجاد شهر دانشبنیان فیزیکی
معیارها و شاخصهای شهر دانش بنیان
در بخش معیارهای شهرسازی دانش بنیان میتوان عوامل مختلفی را بیان کرد. اما معیارهایی که بیشترین تاثیر را در شهرسازی دانش بنیان دارند عبارتند از: دانش درونی (علم بومی)، نیروی متخصص، سرمایه انسانی و مالی، دانش اقتصادی، دانش شهرسازی که مولد توسعه صنعتی و بومی باشد. اجرایی کردن شهرسازی دانش بنیان بیش از هر چیز به نیروی انسانی متخصص و ایدههای کاربردی نیاز دارد. این پتانسیل وجود دارد که شهرسازی دانش بنیان با ایدههای ناب و نیروی متفکر برتر، برای دیگر کشورها نیز کاربرد داشته باشد.
ییگیتکانلار و همکارانش در سال 2007 افرادی را که از سلطه ماشین رها شده و با هیچ کارگر صنعتی در ارتباط نباشند را نیروی دانش بنیان میدانند. او نیروهای دانش بنیان را با سه رده برتر کدهای شغلی آماری استاندارد شامل؛ مدیران، حرفهایها و نیروهای فنی یا افرادی با تحصیلات و ردههای بالای آموزشی تعریف میکند. کاریلو در سال 2004 این نیروها را دارای تحصیلات برتر (رسمی یا غیر رسمی)، منتقد و آگاه، آماده برای مشارکت در زندگی مدنی، فعال در سیاست، خواستار کیفیت زندگی و کمتر متکی به مصرف معرفی کرده است.
جنبههای متعددی برای جذب و نگهداری نیروهای دانشبنیان به یک حوزه شهری، به منظور ایجاد شهر دانش بنیان وجود دارد که ییگیتکانلار و همکارانش این جنبهها را در چهار معیار ضروری شامل کیفیت زندگی، تنوع شهری، عدالت اجتماعی، و کیفیت مکان دستهبندی کردهاند و الزامات مربوط به آنها را با کیفیت بالای دانشگاهها مرتبط دانستهاند.
معیارها | شاخصها |
---|---|
کیفیت زندگی | تسهیلات اجتماعی و آموزشی، اقلیم، کیفیت محیط زیست، مسکن ارزان قیمت، دسترسی به وسایل حملونقل عمومی، امکانات تفریحی و فرهنگی |
تنوع شهری | تنوع اجتماعی |
عدالت اجتماعی | کاهش فقر و نابرابری، میزان دسترسی به خدمات رفاهی |
کیفیت مکانی | تعداد پارکها، مسیرهای دوچرخه، داراییهای فرهنگی (موزه و گالریهای هنری)، تنوع رستورانها و کافهها |
مزایای شهر دانش بنیان
سودمندیهای اقتصادی و سازمانی | – ایجاد شغل با درآمد و پاداش خوب – رشد پرشتاب درآمد و ثروت جامعه – یک اقتصاد بیشتر پایدار با نوآوریهای فناورانه و سرمایهگذاریهای فراملی – باززندهسازی صنایع دستی – ترقی و سربلندی شهری و ایجاد اعتماد به بازسرمایهگذاری سرمایه محلی در درون اقتصاد محلی – ارتقای خطرپذیری که به ساخت فرهنگ کارآفرینی کمک میکند. – خلق و نوآوری، از عناصر مرکزی توسعه آن است. – پیوستگی پا برجا میان دانشگاهها، شرکتها و خلاقان. |
سودمندیهای اجتماعی و فرهنگی | – فرصتهای بزرگتر برای اشترا ثکروت از طریق – سرمایهگذاری در دامنههای عمومی و سرمایهگذاری بهتر شبکههای ایمنی اجتماعی – صلق جامعه دانایی که دانایی روزآمد را در زمان مورد نیاز فراهم میآورد. – ضمانت آموزشی بهتر و شبکه پیوسته مدارس – ایجاد محیطی تحملپذیر برای اقلیتها و مهاجران – رهبری در تولید فرهنگی و صنعت فرهنگی – ابزارهایی که دسترسی به دانایی را برای شهروندان میسر میسازند. – دسترسی به فناوریهای ارتباطات جدید برای تمام شهروندان. |
سودمندیهای فیزیکی و زیستمحیطی | – پیشتازی در بحث منطقه دیجیتال – یک طراحی شهری و معماری که فناوریهای جدید را درهم میآمیزد. – بهکارگیری و آشکار کردن میراث طبیعی، – معماری و تاریخی آن به عنوان یک عامل جذاب – بهبود در ظرفیت افزایش و ترمیم محیط زیست ساخته شده و طبیعی – تعهد بالاتر جامعه برای تصمیمگیری پیرامون زیستمحیط |
توسعه شهری دانش بنیان
رویکرد توسعه دانش بنیان، نخستین بار در سال 1995 برای احیای شهرهای صنعتی اروپا و آمریکا، از طریق ارتقای ظرفیتهای انسانی و نهادی و ایجاد محیطهای مساعد خلاقیت، نوآوری، آموزش و تغییر، شکل گرفت. منظور از توسعه نه تنها رشد اقتصادی بلکه تمام پارامترهایی است که کیفیت زندگی و پایداری را در یک زمینه بینالمللی منعکس میکند.
توسعه شهری دانش بنیان، که معمولاً به عنوان KBUD معرفی میشود، در واقع انتقال منابع دانشی در توسعه محلی جهت تأمین بنیادی توسعه پایدار و ایجاد فرایند پیوسته یادگیری اجتماعی است که در آن شهروندان در خصوص تغییرات محیطی که در شهر روی میدهد آگاهی مییابند. توسعه شهری دانش بنیان، به فرایندهای عملیاتی به منظور دستیابی به کلید برنامهریزی و تأمین چارچوب مهم توسعه مشترک در همه بخشهای خصوصی، عمومی، علمی و اجتماعی میپردازد. توسعه شهری دانش بنیان، طبیعتی چندرشتهای و چندوجهی دارد.
تاکنون تعریف قطعی پذیرفته شدهای از توسعه شهری دانش بنیان وجود ندارد و در مطالعات حوزههای گوناگون تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. با این حال، میتوان KBUD را فرم، رهیافت، و پارادایم جدیدی برای پایداری شهرها و توسعه در دوره دانش دانست که هدف نهایی آن ایجاد شهر دانش است. KBUD در پی تحقق توسعه پایدار، ارتقای هوشمندی اجتماعی، کیفیت بالای زندگی از طریق توسعه اقتصاد دانش، زیرساختهای دانش، امکانات خلق و انتشار دانش، و حضور شهروندان دانش است.
ییگیتکانلار چهار حوزه سیاستهای کلیدی KBUD (یعنی توسعه اقتصادی، اجتماعی، فضایی و انسانی) را معرفی میکند و KBUD را بهعنوان سیاست جدید توسعه شهری در عصر دانش که هدف آن را دستیابی به رفاه اقتصادی، پایداری زیستمحیطی، نظم اجتماعی و فضایی درست و حکومتداری خوب برای شهرها معرفی میکند. با در نظر گرفتن شرایط دالخی ایران، چارچوبی وسیعتر با افزودن دو بعد جدید در نظر گرفته شده است که عبارتند از: اجتماعی، اقتصادی، مکانی – فضایی، سازمانی، درمانی – بعداشتی و ایمنی – امنیتی.
1- توسعه اقتصادی
چشمانداز توسعه اقتصادی از رویکرد KBUD، دانش و تکنولوژی درونی را در قلب فعالیتهای اقتصادی قرار میدهد، زیرا بهکارگیری دانش در اقتصاد داخلی کشور منجر به کاهش هرچه بیشتر واردات و درنتیجه استقلال اقتصادی میشود. این تلاش برای ساختن یک اقتصاد دانش محور با ایجاد رونق اقتصادی ازطریق اقتصاد مقاومتی منجر به محیط تجاری مطلوب میشود.
2- توسعه اجتماعی
چشمانداز توسعه اجتماعی از رویکرد KBUD با افزایش مهارتها و دانش ساکنان منجر به توسعه فردی و جمعی و پیشرفتهای اجتماعی میشود. این چشمانداز تلاش میکند تا یک جامعه دانشمحور را ازطریق بهرهمندی مناسب از سرمایههای انسانی و اجتماعی و استقلال و آزادی و به این ترتیب، آگاهسازی مردم از حقوق و هویت خود ایجاد کند.
3- توسعه مکانی – فضایی
چشمانداز توسعه مکانی- فضایی رویکرد KBUD با ارتقای حفاظت، توسعه و ادغام هر دو محیط طبیعی و ساخت و ساز، منجر به ایجاد یک شبکه قوی فضایی بین دانش و توسعه شهری، که از نظر زیستمحیطی با کیفیت، منحصربهفرد و پایدار است، میشود. در واقع این چشمانداز تلاش میکند تا یک محیط دانشمحور را ازطریق توسعه پایدار شهری و کیفیت زندگی و مکان مطلوب ایجاد کند.
4- توسعه سازمانی
چشمانداز توسعه سازمانی از رویکرد KBUD با هدف دموکراتیزه کردن و انسجام دادن دانش، تشکیل پروسههای یادگیری جمعی بین رشتهای و سازمانهای مبتنی بر دانش نقش مهمی در هماهنگسازی توسعه دارد. چنین چشماندازی میتواند با ترکیب نهادها، ذینفعان و منابع برای تهیه یک دیدگاه مدنی، برنامهریزی استراتژیک پایگاههای دانش لازم را ایجاد کند.
5- توسعه درمانی – بهداشتی
چشمانداز توسعه درمانی – بهداشتی از رویکرد KBUD درپی تأمین سلامت عمومی تمام شهروندان طبقات مختلف جامعه ازطریق راههای علمی پیشگیری و معالجه است. این چشمانداز تلاش میکند تا سلامت دانشمحور را ازطریق روشهای نوین درمان، تکنیکهای پیشرفته مهندسی پزشکی، داروسازی و روشهای بیوشیمی و به این ترتیب بهداشت همگانی ایجاد کند.
6- توسعه ایمنی – امنیت
چشمانداز توسعه ایمنی و امنیت از رویکرد KBUD به دنبال ارتقای امنیت ذهنی و عینی افراد ازطریق دانش و تکنولوژی است. این چشمانداز تلاش میکند تا امنیت و ایمنی دانشمحور را از طریق پدافند غیرعامل در مقابله با تهدیدات خارجی و مدیریت علمی بحران درصورت بروز حوادث تأمین کند.
با تحول مفهوم توسعه، ارزش مبتنی بر دانش، نیروی محرک توسعه شهری و تغییردهنده ساختار فضایی شهرها شده است و توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) از طریق ایجاد فرصت برای نوآوری و تولید، انتشار و استفاده از دانش میان شهروندان به عنوان نگرشی برای توسعه پایدار شهرها مطرح شده است. البته، به دلیل نوپایی مطالعات KBUD و توسعه نیافتن سیستماتیک مبانی نظری آن تاکنون گزارش چندانی از موفقیت یا شکست سیاستهای KBUD و چالشهای رویاروی آنها در شهرهای کشورهای در حال توسعه ارائه نشده است.
در مورد مفهوم تحولات شهری و ترکیب با چشمانداز توسعه شهری دانش بنیان بحث بر این است که توسعه شهری دانش بنیان پایدار، برپایه کیفیت اقتصادی (اوضاع خوب کسب و کار به منظور تأمین رفاه)، کیفیت فضایی، اجتماعی و کیفیت سازمانی (ارتباط و رضایت عمومی در منطقه شهری) و ارتباط تأثیرگذار میان ذینفعان (مانند دولت، دانشگاه و صنعت) به منظور ارائه پروژههای مبتکرانه استوار است.
درنتیجه، توسعه شهری دانش بنیان را میتوان به عنوان الگوی توسعه در عصر اقتصاد دانش جهانی با هدف دستیابی به کامیابی اقتصادی، نظم فضایی اجتماعی، پایداری محیطی و حاکمیت خوب شهری معرفی نمود و یا طراحی هدفمند یک شهر برای تشویق نسلها به بهرهگیری مداوم از دانش درسایه امنیت اقتصادی و حاکمیت خوب شهری دانست.
ایگیتجانلار (2011) و کاریلو و همکاران (2014) مهمترین بعد KBUD را بعد نهادی (به عنوان تنظیمکننده روابط ابعاد اقتصادی، اجتماعی، و محیط زیستی شهر) میدانند که در سایه اراده سیاسی و دیدگاه راهبردی و روابط قوی و مبتنی بر اعتماد ذینفعان KBUD انجام میشود. مطالعات تجربی اخیر نیز نشان میدهد که مهمترین الزامات تحقق و موفقیت شهر دانش توسعه نهادی است.
الزامات شهر دانش بنیان
الزامات طراحی شهرهای دانش محور به دو بخش الزامات فضایی و الزامات عملکردی قابل تقسیم است. بخش اول با عناصر کالبدی طراحی شهری در ارتباط است. عوامل اصلی مؤثر در نوع اول طراحی شامل مقیاس، ساختار شهری، زیرساختها، تنوع شهری، نگاه زیباشناسانه و فضای مجازی میباشد. الزامات عملکردی در ارتباط با سازگاریها و فعالیتها میباشند. عوامل و عناصر مشخص در این بخش شامل فعالیتهای دانشبنیان، کیفیت زندگی، مکانهای ملاقات، بازآفرینی، فرهنگ و مسکن میباشد.
الزامات فضایی
مقیاس
هر چقدر شهر بزرگتر باشد جذابیت آن برای جذب شرکتهای دانش بنیان و کارمندان مرتبط بیشتر است. در شهر بزرگ برای شرکتها شرایط مناسبتری فراهم است تا کارمندان مناسب و خدمات متنوعتری دریافت کنند. در شهر بزرگ اقتصاد شهر به راحتی با فعالیتهای دانش پایه ارتباط پیدا میکند. کارمندان تنوع شغلی بیشتری برای انتخاب دارند.
همچنین شهر بزرگ اغلب به فرودگاهها و شبکههای حملونقل عمومی مجهز هستند. شهرهای بزرگ دارای تنوع فرهنگی بالا هستند. به عبارت دیگر افراد بیشتری میتوانند در این شهرها سکنی گزینند. طبقه خلاق معمولاً جذب شهرهایی میشوند که پذیرای تنوع فرهنگی هستند.
ساختار شهری
در قرن 19 توسعه صنعتی تأثیر بسیار بزرگی بر ساختار شهرها داشت. کارخانهها باعث جدایی کارگران از خانههایشان شدند. این جدایی تأثیر بسیار منفی حتی تا امروز داشته است مانند: ترافیک روزانه، حملونقل نامناسب، جدایی فرزندان از مادران در محیطهای تک عملکردی و … به وسیله فعالیت دانش پایه در فضای مجازی نیاز به فضای کالبدی برای فعالیت کاهش پیدا کرده است.
این موضوع شرایط لازم را برای نزدیکی محلهای کار و زندگی فراهم میکند. فعالیتهای چند عملکردی در سطح محلات در شهر دانش بنیان فراهم است چرا که فعالیتهای دانش بنیان تأثیر کمی رو محیط پیرامون دارند. بنابراین آنها به آسانی با محیط زندگی پیوند میخورند.
خوشهبندی در شهرهای دانشبنیان باعث ارتباط فضایی میان سازمانهای مختلف میشود. امتیاز دیگر خوشهبندی کاهش هزینه، سود خالص بیشتر، فرصتهای نوآوری بیشتر، فرصت اعتماد بیشتر به همدیگر و …. میباشد. شهر دانشبنیان را میتوان اینگونه توصیف نمود: یک شهر شبکهای که منطقههای دانش بنیان و خوشهها، شکلهای اصلی آن هستند. نزدیکی بیشتر از دسترسی اهمیت دارد، زیرا ارتباط چهره به چهره زمانی که ارتباطات محرمانه در میان باشند، بیشترین اهمیت را دارند.
زیرساختها
اقتصاد دانش بنیان یک اقتصاد جهانی و شبکهای است. ارتباطات ملی و منطقهای نقش مهمی دارند. این امر محقق نمیشود مگر این که این شهرها دسترسی به فرودگاه و شبکه ریلیپرسرعت داشته باشند. در یک مقیاس کوچک ارتباط ریلی و جادهای میان نواحی شهری و محلهها، مهم و تأثیرگذارند به خاطر این که این زیرساختها ارتباطات چهره به چهره را تقویت میکنند.
شبکهای از مسیرهای پیاده و دوچرخه در شهرهای دانش بنیان دیده میشوند. داشتن شبکه حملونقل همگانی به اهداف خوشههای دانشبنیان بسیار نزدیک است. ارتباطات از طریق شبکههای حملونقل سریعالسیر در ارتباط با مناطق شهری بزرگ دارای اهمیت هستند.
منظر شهری
بهترین سبک طراحی شهری یک شهر دانش بنیان بر طبق گفته باوم، فرانوگرایی است. شهر دانشبنیان باید درعین تنوع بسیار خوانا باشد. البته این گفته جای بحث دارد چرا که طراحی فرانوگرا عملکرد خاصی در ارتباط با شهر دانشبنیان ندارد. یک شهر میتواند فضاهای خلاقانه را از طریق حفظ ساختمانهای با ارزش قدیمی افزایش دهد و فضاهای طبیعی و عمومی را تقویت کند.
همانگونه که از فرم ساختمانهای طراحی شده حمایت میکند. ساختمانهای قدیمی به شخصیت خلاقانه فضا کمک میکنند. ساختمانهای قدیمی هنگامی که با ساختمانها به سبک جدید اختلاط مییابند بسیار اثر گذار واقع میشوند.
طراحان شهری باید فضایی طراحی کنند که یک طراحی انعطاف پذیر را میسر سازد تا کاربران بتوانند فضاها را با نیازهای خود هماهنگ سازند. شهرهای دانشبنیان حتما نباید از پهنههای سبز استفاده کنند بلکه میتوانند از پهنههای قهوهای بهره بگیرند. بسیاری از پهنههای قهوهای میتوانند به راحتی به فضاهای سرزنده و خلاقانه تبدیل شود که با سیاستهای شهر دانشبنیان همخوانی دارد. به عبارت دیگر منظر شهرهای دانشبنیان در خلق نوآوری برای مردم بسیار مؤثر است.
الزامات عملکردی
فعالیتهای دانش بنیان
سنگ بنای اصلی عملکرد شهر دانش بنیان بر مبنای دانش است. این نتیجه وجود دانشگاهها، مؤسسات تحقیق و توسعه در شهر دانش بنیان همزمان با سطح تحصیلات ساکنین است. کیفیت، کمیت و تنوع این عوامل نقطه شروع اقتصاد یک شهر دانش بنیان را تعیین میکنند. نباید از این نکته غافل شد که باید میان دانشگاه و مؤسسات دانش بنیان و بین خود مؤسسات نیز تعامل ایجاد شود. نکته مهم دیگر تنوع در مهارت کارمندان است. این تنوع باعث سطح تولید بالا میشود. طبقه خلاق یک عامل بسیار مهم در تنوع مهارتها است.
مهندسین نوآور شهری میتوانند سیستمی تشکیل دهند که بتوانند نوآوری را تولید و انتشار دهند. نوآوری در اقتصاد دانش بنیان در واقع تولید دانش جدید و ایدههای است که از فکر خلاق تراوش مینماید. در واقع مهندسین نوآور شهری که یک ارتباط با فعالیتهای دانش بنیان دارند شامل دانشگاهها، مراکز فروش مرکزی و پاركهای علم و فناوری هستند.
دانشگاههای محلی یک نقش اساسی در شهرهای دانش بنیان دارند. آنها نباید در این عرصه منفعل باشند بلکه باید عامل ارتباط با شهروندان باشند. همچنین بانکها، سهامداران بورس و موسسات مالی مجازی نیز در این عرصه نقش مهمی دارند.
کیفیت زندگی
کیفیت زندگی رضایت کلی فرد از زندگی است و مفهومی عینی و ذهنی دارد که از طریق شاخصهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، محیطی و روانی قابل اندازهگیری میباشد. برای این که یک شهر دانشبنیان موفق باشد باید نخبگان جامعه را جذب کند. این طبقه خلاق ایدهها و دانش جدید ایجاد میکنند. فعالیتهای فرهنگی و مطلوبیت نقش مؤثری در انتخاب یک شهر برای این گروه دارد. از مهمترین جنبههای کیفیت زندگی در شهرهای دانشبنیان، محیط مصنوع جذاب، مسکن با کیفیت بالا، پاركهای شهری پرکشش و سر سبز و یک تنوع بزرگ از نهادهای فرهنگی است.
تنوع شهری
تنوع شهری مکرراً به عنوان یکی از نیازهای اساسی شهر دانش بنیان اشاره شده است. تنوع شهری، باعث ایجاد نوآوری و خلاقیت میشود. چرا که به خاطر تنوع ارتباطات شهری ایدهها و ابتکارات جدید ایجاد میشود و این مکانها هستند که مردم را با تنوع فرهنگی به هم مرتبط میکنند.
باوم توصیف میکند که تنوع شهری به عنوان یک عامل مؤثر در پذیرش غریبهها، افزایش ارتباط جمعی و گسترش دانش است. مردمی که شبیه به هم هستند ایدهها و افکاری شبیه به هم دارند و در این صورت فضایی برای ایجاد ایدههای جدید به وجود نمیآید. تنوع شهری میتواند به وسیله ایجاد نواحی شهری که انسانهای متفاوتی را جذب میکند ایجاد شود در واقع تنوع شهری موانع کمتری برای تعاملات مردمی به وجود میآورد.
مکانهای ملاقات
در شهرهای دانشبنیان تبادل دانش بسیار مهم است و این اتفاق در مکانهای ملاقات و بر اثر روابط چهره به چهره اتفاق میافتد. دانش و ایده در طی ارتباط کلامی ایجاد میشود. نقاطی مانند کافیشاپها، کتابفروشیها، سالنهای آرایش، فستیوالهای شهری، موزهها و کتابخانهها جزو این نقاط هستند. یک کافیشاپ یک نمونه خوب از مکانی است که بسیاری از تعاملات اجتماعی در موضوعات متنوعی جون هنر، فلسفه، روانشناسی و سیاست در آن بحث میشود.
تجارب موفق شهر دانش بنیان
مبلورن – شهردانش جهانی
استرالیا یکی از سریعترین اقتصادهای رو به رشد در جهان است. اقتصاد استرالیا از رتبه 13 به رتبه 10 بین سالهای 2004 و 207 در رتبهبندی اقتصاد ملی جهانی ارتقا یافت و از نظر سهولت کسب و کار و شروع کسب و کار رتبه استرالیا به ترتیب هفتم و اول است. در سال 1999 در توسعه مبلورن با چشمانداز یک توسعه جهانی استراتژی ساخت یک جامعه یادگیری، رشد صنایع، افزایش تجارت الکترونیکی، اتصال جوامع، بهبود زیرساختها و دسترسیها و ترویج سیاستهای جدید در رأس سیاستهای دولتی قرار گرفتند.
در میان این استراتژیها، ابزار مهم دیگر ملبورن برای توسعه شهری دانش بنیان، طرحهای توسعه شهری بوده است. برنامه شهری ملبورن، شکل دادن آینده شهر به عنوان یک شهر مرفه، نوآورانه، فرهنگی و پایدار را هدف قرار داده است. در این استراتژیها و ابزارهای برنامهریزی، مکانیسمی برای توسعه ملبورن به عنوان یک شهر دانش آورده شده است.
سیلیکون ولی
یکی دیگر از تجربیاتی که برای این تحقیق انتخاب شده است کریدور علم و فناوری سیلیکون ولی در کشور آمریکا است. سیلیکون ولی پدر کریدورهای علم و فناوری دنیا است و مهمترین منطقه پویای اقتصاد جهان است؛ جایی که ابداعات و کارآفرینی به صورتی کاملاً طبیعی ظهور کرد.
سیلیکون ولی یک سیستم صنعتی منطقه محور است. این سیستم شامل یک سری شبکههای صنعتی متراکم، یک جامعه پویا از کسب و کارها، دولت، بازارهای نیروی کار با کیفیت بالا و عرضه سرمایههای مخاطرهپذیر دلگرمکننده کارآفرینان است. توسعه در سیلیکون ولی آمریکا نشان میدهد کریدورها یک مدل توسعه اقتصادی مؤثر هستند.
ذکر این نکته ضرورت دارد که انتقال، دگرگونی و تحول اقتصادی در سراسر تاریخ سیلیکون ولی نتیجه و دستاورد کارآفرینان و سرمایههای مخاطرهپذیر است. رشد و پیشرفت مکانیسمهای حرکت توسعه سیلیکون ولی مبتنی بر یک مدیریت شبکهای است. شبکههای کارآفرینان، سرمایههای مخاطرهپذیر، محققان و دیگران برای تبدیل ایدهها به ابداعات و نوآوریهای تجاری (تجاریسازی ایدهها).
مکانیسم شروع موفقیت سیلیکون ولی شامل شبکههای متراکم از کارآفرینان، سرمایههای مخاطرهپذیر، محققان دانشگاهی و غیره میباشد. راهبرد حرکت به سمت آینده سیلیکون ولی در قرن 21 پشتیبانی از صنایع با فناوری برتر است که به عنوان موتور محرک اقتصاد سیلیکون ولی در آینده محسوب میشود. عامل اصلی موفقیت در توسعه صنایع با فناوری برتر سیلیکون ولی وجود و استفاده از منابع دانشگاهی و سرمایههای مخاطرهپذیر است.
چین – پارک علم و فناوری ZJ
یکی از مناطق نوآوری فنی چین پارک ZJ است که شامل منطقه نوآوری فنی، منطقه صنعتی با فنآوری پیشرفته، منطقه آموزشی و تحقیقاتی و منطقه مسکونی میباشد. به منظور ترقی سرعت رشد شرکتهای فنآوری واقع در ZJ دولت یارانه اجارهای را برای شرکتهای فناوری و کمیته توسعه همچنین امتیازات بلندمدت دادن زمین را برای پروژههای تحقیقاتی پایه تامین میکند.
این پارک فاقد دانشگاه و مؤسسات آموزشی بود. به همین منظور دولت پودونگ دو خط حمل و نقل عمومی که دانشگاههای فودان و جیائوتونگ شانگهای را به هم متصل میکند، با هدف افزایش دسترسی به منابع آموزشی احداث نمود. در حال حاضر، پنج منطقه دارای فناوری پیشرفته و هشت پایگاه صنعتی دارای سیستم نواوری تحقیق و توسعه در پارک ZJ وجود دارند.
لی یانگ تجربیات بدست آمده از نمونههای بینالمللی برای طراحی پارکهای فناوری در چین را در 4 بعد خلاصه کرده است که در جدول زیر آمده است:
بعد | نمونههای بینالمللی | چین |
---|---|---|
تیپولوژی | سه نوع: مراکز علمی کوچک؛ پارکهای علمی؛ و تکنوپولها | چهار نوع: کمربند صنعتی با فناوری زیاد؛ HIDZ؛ پارک علوم دانشگاه؛ و پارک علوم تخصصی |
توسعه فضایی | ارتباطات و تعاملات قوی با دانشگاهها؛ نیاز به پشتیبانی از شهرها | پارکها بیشتر از مؤسسات آموزشی و پایگاههای تحقیقاتی برای نگهداشت ارزش زمین مکانیابی میشوند |
مدیریت وبرنامهریزی | مدیریت توسط گروههای مختلف؛ دولت نقش مهمی دارد | اداره توسط دولت میباشد، اما بر اساس تیپولوژیهای مختلف ساختارهای مدیریتی متنوعی وجود دارد |
اصول طراحی | فضاهای عمومی و سبز که تحت تأثیر تئوریهای طراحی شهری معاصر قرار دارند | تقلید از پارکهای غربی؛ عدم توجه به نیازهای محلی و بافتهای ویژه |
جمعبندی
بررسیها از ادبیات موجود نشان میدهد که تعدادی اجزا برای تشکیل یک شهر دانش وجود دارد این موضوع نشان میدهد که هر شهر دانش به کیفیتهای مختلفی از دانش برای رشد نیاز دارد اما برخی از این ویژگیها در تمام شهرهای دانش مشترک هستند. برای مثال در بخشی از طرح راهبردی شهر بارسلونا (2003) فهرستی از ویژگیهای عمده یک شهر دانش آمده است که عبارتند از: دسترسی، تکنولوژیهای مدرن و به روز، نوآوری، امکانات فرهنگی و خدمات، آموزش با کیفیت و فرصتهای اقتصادی در سطح جهانی. شهر دربردارنده تنوع و فرهنگ، فضاهای مدنی برای فعالیتهای اجتماعی و انجمنها و پرورش روابط چهره به چهره است.
همانطور که اشاره شد برای ایجاد یک شهر دانش به سازماندهی ظرفیت نیاز داریم که با مشارکت گسترده عمومی، خصوصی، دانشگاه و جامعه ایجاد میشود. استقرار این امکانات برای توسعه صنعت، دانش و سرمایه انسانی باعث تولید و جذب کارکنان با استعداد و رونق کسب و کار میشود.