نوشهرگرایی یا نوشهرسازی (New Urbanism)

نوشهرگرایی یا نوشهرسازی (New Urbanism)
در این پست می‌خوانید:

نوشهرگرایی یکی از مهمترین رویکردهای برنامه‌ریزی شهری در اواخر قرن بیستم است که شامل بالا بودن کیفیت زندگی و استانداردهای آن است. نوشهرسازی بازگشتی به هنر ساختن مکان‌ها است و خواستار بازگشت به برنامه‌ریزی سنتی شهرهاست.

رویکردهای نوشهرسازی تحت نام‌های مختلف ظاهر می‌شوند. پروژه‌های اولیه انجام شده توسط آندرِس دوانی و الیزابت پلاتر-زیبرک اغلب برنامه‌ریزی شهری نو-سنتی و یا توسعه محلات سنتی نامیده می‌شدند. پیتر کالتورپ و داگ کلباو برای توسعه مبتنی بر حمل‌ونقل عمومی، دهکده‌های حمل‌ونقل، و محدوده‌های پیاده شناخته شده‌اند.

از حدود سال 1993، با توسعه کنگره نوشهرسازی، این رویکردها در نوشهرسازی باهم ادغام شده‌اند. از اواسط تا اواخر دهه 1990، بسیاری از مردم درباره دهکده‌های شهری به عنوان گره‌های توسعه نوشهرسازی صحبت می‌کردند. انجمن ملی فرمانداران در ایالات متحده آمریکا از اصطلاح طراحی جامعه جدید استفاده کردند، و امیلی تالن (2001) شهر گرایی سنتی را مورداستفاده قرارداد، اما این اصطلاحات خیلی مورد استقبال قرار نگرفت.

هر عنوانی که استفاده شود، اکثر رویکردهای نوشهرگرایی اصول مشترکی دارند: کاربری مختلط ریزساختار، تنوع مسکن، فرم متراکم، قلمرو عمومی جذاب، خیابان‌های پیاده محور، مراکز و لبه‌های مشخص، و گزینه‌های حمل‌ونقل متنوع. در بسیاری از موارد – البته نه در همه جای جهان – الگوهای طراحی و معماری سنتی، شبکه‌های فضای باز، و طرح‌بندی خیابان متصل را بیشتر ترجیح می‌دهند. جنبش نوشهرسازی اگرچه در زمینه توسعه‌های مسکونی جدید به وجود آمده است، ولی همواره بر توسعه‌های درون بافت و اصلاح بافت‌های موجود تأکید کرده است و مخالف گسترش بیش از اندازه و هرز شهر و در نتیجه هدر رفتن زمین می‌باشد.

نوشهرگرایی2

پیشینه نوشهرگرایی

در دهه 1980 میلادی تعداد زیادی از معماران و شهرسازان آمریکایی از فرسودگی و زوال مراکز شهری و افزایش فزاینده جوامع محلی که پراکنده و متفرق، وابسته به اتومبیل و دارای فاصله با مراکز شهری بودند، اظهار نارضایتی کردند. در سال‌های پایانی دهه 1980 و اوایل 1990 این نارضایتی منجر به ظهور جنبش نوشهرگرایی شد.

اما آیا اولین اقدامات نوشهرسازی از شرکت برنامه‌ریزی و طراحی دوانی و پلاتر-زیبرک در سال 1982، با ایجاد استراحتگاه در ساحل فلوریدا بود؟ یا اینکه باید به پیش از آن، یعنی نوشته‌ها و سخنرانی‌های کریر (1978) در مورد محله‌های شهری نگاه کرد؟ شاید تاریخ آن به پایان مدرنیسم با تخریب برج‌های مسکونی عمومی پرویت ایگو در سنت لوئیس در سال 1972 و یا ممکن است حتی به پیش از آن و به تأثیر کتاب پرفروش کوتاه اما بحث‌برانگیز جین جیکوبز (1961) درباره سرنوشت شهرهای آمریکا برگردد.

ما می‌توانیم برای الهام گرفتن نگاهی به گذشته‌ای بسیار دورتر در تاریخ بیندازیم. کلباو (1989) اشاره می‌کند که نوشهرگرایان از 2000 سال تجربه برای ساخت شهرهای خوب بهره می‌برند. نخستین شهرهای برنامه‌ریزی شده در دره ایندوس به 2500 سال پیش از میلاد بازمی‌گردد. برخی اصول این شهرها که نوشهرگرایان امروز از آنها استفاده می‌کنند شامل کاربری مختلط، بلوک‌های شهری کوچک، پیاده‌محوری می‌باشد. آموزه‌های شهرهای باستانی طیف وسیعی از رویکردها به نوشهرگرایی را در طول تاریخ نشان می‌دهد: ایده‌هایی متفاوت ازآنچه شهر می‌تواند و یا باید باشد.

نوشهرگرایی1

تعریف و مفاهیم نوشهرگرایی

در ابتدا، نوشهرسازی بی‌علاقه به نظریه به نظر می‌رسید. کالتروپ صریحاً برای کاربرد بیش از نظریه مزیت قائل می‌شد: از آنجا که ارتباط اجتماعی پیچیده است، کاربرد باید در اولویت قرار گیرد. گاهی اوقات در آثار کالتروپ ما نوعی غرور و افتخار از اجتناب از نظریه می‌بینیم. باوجود تکذیب‌ها و شک و تردید در مورد نظریه، رویکردهای نوشهری تحت تأثیر نظریه هستند: گاهی اوقات این نظریه صریح و روشن است، اما اغلب ضمنی است. انجمن برنامه‌ریزی آمریکا نوشهرگرایی را چنین تعریف می‌کند: 

فرآیند اختلاط مولفه‌های زندگی مدرن (خانه‌ها، مکان کار، محل خرید، تفریح) در محلات فشرده، پیاده‌مدار و دارای اختلاط کاربری که از طریق حمل‌و‌نقل عمومی و قرارگیری در چارچوب فضای باز منطقه‌ای بزرگ‌تر با هم ارتباط دارند. در جدول زیر تعاریف مختلفی که از نوشهرسازی مطرح شده، آورده شده است:

نظریه‌پردازتعریف
هیکیچی، 2003نوشهرسازی اصول برنامه‌ریزی است که محلات قابل زیست و قابل پیاده‌روی در یک محیط مساعد پیاده‌روی را به وجود می‌آورد و یک واکنش نسبت به پراکنده‌رویی شهری است.
لوین، 2006به دنبال ساختن جامعه‌ای محله‌محور، خیابان‌های پیاده‌محور و شهرهای انسان‌محور با ساختمان‌های مسکونی در فاصله مناسب از مراکز آموزشی و تجاری که با پیاده‌روی بتوانند به مقصد برسند که برخلاف پهنه‌بندی سنتی است.
فریتر، 2008هدف اصلی نوشهرسازی فراهم کردن یک گزینه مطمئن برای توسعه محله‌های حومه‌ای می‌باشد، به طوری که کودکان می‌توانند پیاده به مدرسه بروند، مردم همسایگانشان را بشناسند، زمان کمتری برای سفر گذرانده شود، مساکن برای همه گروه‌های درآمدی قابل استطاعتند و گزینه‌های حمل‌ونقل متنوعی موجودند.
گرنت، 2012بر فرم، کیفیت و ساختار شهری تأثیر می‌گذارد و با ایجاد کاربری‌های مختلط، تنوع مسکن، طراحی فضاهای عمومی، فشردگی و پیوستگی شبکه معابر سعی در ایجاد حس تعلق و مکان دارد.
گرنت، 2015آمیزه‌ای از سبک معماری، رشد هوشمند، طراحی سنتی جدید، گسترش گزینه‌های مختلف حمل‌ونقل عمومی، ایجاد خیابان‌ها و فضاهای دوستانه، مراکز و لبه‌های تعریف شده، توسعه بافت سنتی محلات و شهرسازی پایدار است.
هینس، 2015نوشهرگرایی مدل ایده‌آل خود را در شبکه سنتی خیابان‌هایی که در بافت شهری تنیده‌اند، می‌یابد. خیابان‌هایی با کاربری مختلط و دوست‌دار پیاده و محلاتی با تنوع مسکن و گونه‌های مختلف اجتماعی که در عین پیچیدگی‌های شهری به زندگی خود ادامه می‌دهند.
فوستر و همکاران، 2016از طرح‌های فشرده، پیاده‌مدار و کاربری‌های مختلط جانبداری می‌کند و طرفدارانش مدعی هستند که با ارتقا و توسعه آن در محلات بهداشت عمومی و منافع اجتماعی و امنیت را با خود به همراه می‌آورد.
استانیسلاو و چین، 2019ابزاری محبوب برای توسعه محله‌های متراکم و قابل دسترسی که زمینه‌ساز ایجاد بستر پیاده و فعالیت‌های همسایگی است.

منشور نوشهرگرایی و اصول آن

مهمترین سندی که به تشریح محتوای نظری جنبش نوشهرسازی می‌پردازد، منشور نوشهرگرایی است که در سال 1996 و پس از برگزاری چهارمین گردهمایی سالانه انجمن نوشهرگرایی به عنوان منشور نظری نوشهرسازی ارائه شد که به نوعی می‌توان آن را بیانیه‌ای در مقابل منشور آتن دانست که در آن دیدگاه مدرنیستی در شهرسازی توسط کنگره سیام مطرح شده بود. این منشور تمامی سطوم قابل بررسی در ارتباط با اجتماعات انسانی از بلوک، خیابان و ساختمان، محله، بخش و محور شهری تا منطقه، کلانشهر، شهر و شهرک را مورد بررسی قرار می‌دهد. در منشور نوشهرسازی اصول مربوط به رویکرد نوشهرسازی در قالب موارد زیر مطرح شده است:

1- پیاده‌مداری

خیابان‌ها و میادین باید برای پیاده‌روی ایمن و جذاب باشند و به شکلی طراحی شوند که موجبات آسایش ساکنین را فراهم آورند.

2- اتصال و پیوستگی

قابلیت نفوذپذیری و دسترسی در یک بافت، رعایت سلسله مراتب روشنی از فضاهای دسترسی با کارکردهای شهری و محله‌ای برای نوشهرسازی امر بسیار مهمی تلقی می‌شود.

3- ایجاد کاربری‌های مختلط

استفاده از کاربری‌های مختلط می‌تواند موجب فعال شدن بافت، افزایش امنیت، افزایش تعاملات اجتماعی، کاهش سفرهای روزانه و در نتیجه کاهش ترافیک شده و از گسترش افقی شهر جلوگیری کند.

4- ایجاد گونه‌های مختلف مسکن در بافت

این اصل باعث ایجاد تنوع و گوناگونی در سیمای بافت شده و به سرزندگی جوامع محلی کمک می‌کند و آنها را از خطر یکنواختی که موجب افسردگی ساکنان می‌شود، نجات می‌دهد.

5- افزایش تراکم در بافت

این اصل باعث می‌شود در بافت‌های موجود شهری، حداکثر استفاده بهینه از زمین‌های داخل بافت صورت گرفته و اجتماعی فشرده‌تر حاصل شود که درآن پیاده‌روی تسهیل شده و منابع و خدمات به طور کاراتر و مؤثرتر به کار گرفته شود.

6- حفظ و تقویت ساختارهای سنتی

نوشهرسازی تأکید بسیاری برحفظ ساختارهای شکل گرفته، وجود فضاهای عمومی در مرکز، وجود قلمرو عمومی با کیفیت و فضاهای عمومی طراحی شده به عنوان هنر شهری، استقرارکاربری‌ها و تراکم‌ها در فاصله 10 دقیقه پیاده‌روی، برنامه‌ریزی عرضی به گونه ای که بالاترین تراکم‌ها در مرکز شهر و به تدریج تراکم‌های پایین‌تر به سمت لبه‌ها قرار گیرد، دارد.

نوشهرگرایی7

7- توجه به بافت‌های واجد ارزش تاریخی و بهبود کیفیت طراحی و معماری

نوشهرسازی تأکید بسیاری بر زیبایی، ارزش‌های زیبایی‌شناسانه و آسایش و ایجاد حس مکان، مکانیابی کاربری‌های شهری و سایت‌ها در شهر، معماری در مقیاس انسانی و تغذیه روح بشر به وسیله زیبایی محیط دارد. به همین سبب اهمیت ویژه‌ای برای حفاظت بناهای با ارزش تاریخی موجود به خصوص بناهای عمومی و شهری موجود در یک بافت قائل است.

8- استفاده از مشارکت ساکنان

نوشهرسازی در تمام مراحل برنامه‌ریزی از مشارکت ساکنان، رهبران اجتماعی، سیاستمداران، مأموران دولتی، توسعه‌دهندگان و مؤسسات محلی استفاده می‌کند.

9- حفظ و تقویت فضاهای باز عمومی و سبز

یک محله سنتی ایده‌آل به نوعی متضمن تماس با یک پارک، میدان شهری و یا یک فضای سبز روستایی می‌باشد که در فاصله 5 تا 10 دقیقه‌ای از مرکز قرار داشته و با پای پیاده قابل دسترسی است.

10- تقویت حمل‌ونقل عمومی

ایجاد شبکه پیوسته‌ای از خطوط حمل‌ونقل عمومی که شهرهای بزرگ، کوچک و محله‌ها را به یکدیگر متصل می‌کند، به کاهش معضلات آمد و شدکمک کرده و موجب حفظ انرژی و بهبود کیفیت هوا شده و ساکنین را به پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری و استفاده از اتوبوس برای عبور و مرور تشویق می‌کند.

11- ایجاد و مدیریت توقفگاه‌ها

یکی از اهداف اصلی نوشهرسازی تشویق ساکنین به پیاده‌روی به جای رانندگی از نقطه‌ای به نقطه دیگر است و یکی از مؤثرترین راه‌های انجام آن را توسعه برنامه بهینه توقفگاه‌ها می‌داند که محدودیت‌هایی را برای تعدادی از وسایل نقلیه مجاز در یک مکان به وجود می‌آورد.

12- استفاده از ابزار طراحی جهت افزایش امنیت در بافت‌های شهری

در ساماندهی مجدد یک بافت، طراحی ساختمان‌ها و خیابان‌ها باید به گونه‌ای صورت بگیرد که ساکنین خود بتوانند امنیت لازم را تأمین کنند. در واقع آنچه محله‌های پیشنهادی نوشهرسازان را شاخص می‌کند، اهمیتی است که برای فضاهای عمومی نظیر فضاهای سبز، میدان‌های عمومی و پارک‌ها قائل هستند.

این فضاها همانند فضاهای مشابه در شهرهای سنتی به عنوان کانون شهری محله‌ها تلقی می‌شوند، آنها در مرکز شهر در مکان‌های شاخص و ممتاز مستقر می‌شوند و کاربری‌های تجاری محلی را به نمایش می‌گذارند و غالباً به خیابان‌های اصلی مرتبط می‌شوند. به امکانات و تسهیلات اجتماعی (همانند مهدکودک، کلیسا یا فضای گرد آمدن مردم) جای ویژه‌ای در مجاورت این فضاها اختصاص یافته است که به اهمیت آن نهاد و هم نقش فضای عمومی در زندگی محله، تأکید دارد.

نوشهرگرایی3

جمع‌بندی اصول و شاخص‌های نوشهرگرایی

نوشهرسازی به عنوان یک پیشنهاد و راه‌حل ممکن برای پیامدهای منفی قوانین منطقه‌بندی با هدف ایجاد یک فرم شهری بهتر مطرح شد. طرفداران جنبش نوشهرگرایی در سایت new urbanism اصولی را به منظور اصلاح بافت‌های موجود در نظر گرفته‌اند که به روشنی، اهداف مطرح شده در منشور نوشهرسازی را عملی می‌سازد. جمع‌بندی این اصول و شاخص‌ها در جدول زیر آورده شده است:

اصولتوضیحات
پیاده‌مداری– بيشتر خدمات با مسير پياده‌اي با زمان 10 دقيقه بين خانه و محل كار
– طراحي خيابان‌های پیاده‌مدار (ساختمان‌ها، ایوان‌ها و بازشوها در مجاورت خيابان، درختکاری در امتداد خیابان‌ها، قطعات پاركينگ پنهان و گاراژها در مسیرهای پشتي قطعات، پهناي كم خيابان و خيابان‌هايي با محدوديت سرعت اتومبيل).
– مسیرهای پياده با آزادي عبور سواره در موارد ويژه
ارتباطات– شبكه خیابان‌های متصل به هم به‌طوری‌كه ترافیك را پخش نموده و پیاده‌روی را آسان سازد.
– سلسله مراتبی از خیابان‌های كم‌پهنا، بلوارها و كوچه‌ها
– شبكه پیاده‌راه‌های باكیفیت بالا و قلمروهای عمومی كه باعث لذت‌بخشی به پیاده‌روی شود.
اختلاط کاربری و تنوع اجتماعی– تركیبی از فروشگاه‌ها ،‌ادارات، آپارتمان‌های مسكونی و خانه‌ها در محدوده‌ای همراه با تركیب‌های متفاوتی از واحدهای همسایگی، ‌بلوك‌ها و ساختمان‌ها
– گونه‌های مختلف مردم از سنین متفاوت، گروه‌ها، فرهنگ‌ها و نژادها
گوناگونی مسکن– طیفی از گونه‌ها ، مساحت‌ها و قیمت‌های مختلف در یك محدوده
معماری و طراحی شهری باکیفیت– تاكید بر زیبایی، ظرافت، آسایش انسانی و خلق حس تعلق به مكان.
– مكان‌های ویژه از کاربری‌های شهری و محل‌هایی برای اجتماع.
– معماری با مقیاس انسانی و محصوریت زیبا كه روح انسانی را پرورش می‌دهد.
ساختار واحدهای همسایگی سنتی– مراكز و لبه‌ها قابل تشخیص و فضاهای عمومی در مركز
– اهمیت كیفیت قلمروهای عمومی، فضاهای باز عمومی طراحی شده به عنوان هنر شهری
– شامل طیفی از کاربری‌ها و تراكم‌ها با 10 دقیقه مسیر پیاده
– برنامه‌ریزی پروفیلی: بالاترین تراكم در مركز شهر، به‌طوری‌كه به طرف حاشیه‌ها كمتر شود. روش پروفیلی، متدولوژی محیط برای ارزیابی سكونتگاه‌ها را به همراه متدولوژی منطقه‌بندی اراضی برای طراحی جوامع در كنار هم قرار می‌دهد. مرز مشخص میان محیط طبیعی ومحیط انسان‌ساخت محو می‌شود. این روش باعث توانایی محیط‌شناسان برای ارزیابی طراحی در سكونتگاه‌های انسانی و شهرسازان برای حمایت از سرزندگی طبیعی می‌شود. این سلسله مراتب روش پروفیلی برای هر بخش گونه‌ای از خیابان‌ها و ساختمان‌ها اختصاص می‌دهد كه در طول این زنجیره قرار می‌گیرند.
تراکم بالا– ساختمان‌ها ،‌اقامتگاه‌ها،‌ فروشگاه‌ها و خدمات، برای تسهیل پیاده‌روی و‌ امكان استفاده كارآمد از خدمات و منابع و نیز برای خلق یك مكان با آسایش و لذت بیشتر برای زندگی، به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند.
حمل‌ونقل هوشمند– شبكه خطوط ریلی باکیفیت، ارتباط‌دهنده شهرهای بزرگ، كوچك و واحدهای همسایگی
– طراحی پیاده‌مدار كه استفاده بیشتر از دوچرخه‌ها و پیاده را به عنوان حمل‌ونقل روزانه را تشویق می‌كند.
پایداری– حداقل اثرات زیست‌محیطی توسعه و عملیات آن
– تکنولوژی‌های بوم‌گرایانه، ارزش نهادن به اکولوژی و سیستم‌های طبیعی
– بازده و کارایی انرژی و استفاده كمتر از سوخت‌های تجدیدناپذیر
– تولید محلی بیشتر
– پیاده‌روی بیشتر و رانندگی كمتر
کیفیت زندگی– گردهم آوردن تمام موارد ذكر شده برای بالا بردن كیفیت زندگی با ارزش‌های مناسب زندگی و خلق مكان‌هایی كه روح انسان را غنی می‌سازند، بالا می‌برند و الهام می‌بخشند.

فواید نوشهرگرایی

  • كیفیت بالای زندگی، مكان بهتر برای زندگی، كار،‌ تفریح ، ارزش‌های پایدارتر دارایی‌ها
  • تجمع كمتر ترافیك و رانندگی كمتر
  • سبك زندگی سالم‌تر به همراه پیاده‌روی بیشتر و فشار و اضطراب كمتر
  • مجاروت نزدیك به خیابان‌های اصلی خرده‌فروشی و خدمات
  • مجاورت نزدیك با مسیرهای دوچرخه، پارك‌ها و طبیعت
  • گروه‌های دوستانه پیاده فرصت‌های بیشتری برای شناختن یكدیگر در واحدهای همسایگی و شهرهای كوچك در اختیار می‌گذارد كه نتیجه آن روابط عمیق‌تر میان مردم و یك شهر دوستانه‌تر است.
  • آزادی و استقلال بیشتر برای كودكان و سالخوردگان
  • جامعه فقیرتر توانایی بیشتری برای یافتن شغل خواهند داشت
  • تفریح و خدمات بدون نیاز به خودرو و كسانی كه آنها را برانند
  • صرفه‌جویی مناسبی برای ساكنان و هیئت مدیره مدرسه برای كاهش هزینه‌های اتوبوس‌های مدرسه است كه با امكان پیاده‌روی و استفاده دوچرخه بوسیله كودكان در مدارس واحدهای همسایگی محقق می‌شود.
  • گوناگونی بیشتر و ابعاد كوچك‌تر، ‌فروشگاه‌ها و خدمات تخصصی‌تر با مالكیت محلی كسانی كه عضوی از جامعه هستند.
  • ذخیره بیشتر انرژی با رانندگی كمتر و خودروی شخصی كمتر
  • ناهماهنگی كمتر، تجمع غیرمنظم و پراكنده برای غلبه بر روزانگی
  • حس تعلق نسبت به مكان و هویت جامعه با معماری‌های شاخص بیشتر
  • فضاهای باز بیشتر برای لذت بردن كه همچنین فضاهای عمومی را ماندگارتر می‌سازند
  • استفاده كارآمدتر از درآمد مالیات كه هزینه كمتر در گسترش خدمات و راه‌ها آن را امكان‌پذیر می‌سازد.
نوشهرگرایی6

مزایای نوشهرسازی در تجارت

  • به دلیل ترافیك پیاده بیشتر و مردمی كه هزینه كمتری برای ماشین و سوخت آن می‌پردازند، فروش افزایش می‌یابد.
  • به دلیل هزینه كمتر در تبلیغات و تابلوها و نشانه‌های كوچك‌تر، سود بیشتری به دست می‌آید
  • سبك زندگی بهتر از طریق زندگی بر روی طبقات بالای واحدهای تجاری (ساختمان‌های مختلط) كه دغدغه كاری و هزینه رفت و برگشت به محل كار را كاهش می‌دهد.
  • به دلیل مجاورت نزدیك‌تر و همكاری و مشاركت بیشتر با دیگر واحدهای تجارت‌های محلی ، مقیاس‌های مختلف اقتصادی در بازار به وجود می‌آید.
  •  فضاهای كوچك‌تر، نهفتگی تجارت‌های كوچك محلی را تقویت می‌كند (به آنها فرصت فعالیت می‌دهد).
  • فضای كوچك‌تر و قطعات پاركینگ كمتر منجر به اجاره كمتر می‌شود.
  • به دلیل پیاده‌روی بیشتر و نزدیك بودن به رستوران‌های سالم‌تر ، سبك زندگی سالم‌تر می‌شود.
  • گروه‌های اجتماعی محلی به وجود می‌آیند كه در مسائل جامعه خود را درگیر می‌سازند.

مزایای نوشهرگرایی برای توسعه‌دهندگان

  • به دلیل تراكم بیشتر ناشی از اختلاط كاربری آن هم به سبب قابلیت اجاره كردن قطعات به وسیله گروه‌های مختلف اقتصادی،‌ پتانسیل درآمدی افزایش می‌یابد.
  • به دلیل ارزش‌های بیشتر در دارایی و طیف متنوع‌تری از قیمت‌های فروش، فروش نیز افزایش می‌یابد.
  • در جوامعی كه با رشد هوشمند تطبیق داده شده‌اند، به علت مشاركت بیشتر در استفاده از فضاها در طول روز و شب،‌ توافق عمومی سریع‌تر به دست می‌آید كه نتیجه آن صرفه‌جویی هزینه/زمان خواهد بود.
  • صرفه‌جویی در هزینه در تسهیلات پاركینگ در جزئیات اختلاط كاربری به دلیل استفاده بیشتر از فضا در طول روز و شب كه خود به مرور منجر به كمتر شدن نیاز به فراهم آوردن پاركینگ می‌شود.
  • نیاز كمتر به تسهیلات پاركینگ به دلیل تركیب سكونت و استفاده از خدمات،‌ همراه با مسیر پیاده از هركدام.
  • اثر كمتر بر ترافیك/ جاده كه خود منجر به تاثیر كمتر بر اجاره می‌شود.
  • هزینه كمتر خدمات به دلیل اصل فشردگی در طراحی نوشهرگرایی پذیرش و مقبولیت بیشتری در نزد عموم به دست می‌آورد.
  • فروش یكجای بیشتر به علت پذیرش خریداران كه نیز خود به دلیل میزان تولید بیشتر در نتیجه شراكت گسترده‌تر است.

فواید نوشهرسازی برای شهرداری‌ها

  • پایداری ارزش پایه مالیات
  • سرمایه‌گذاری كمتر در زیر ساخت‌ها و تسهیلات در هر مركز از هر نوع توسعه حومه‌ای كه به علت اصل فشردگی و تراكم بالادر طرح‌ها به دست می‌آید.
  • به دلیل تجمع بناها در بخشی كوچك پایه مالیات افزایش می‌یابد.
  • قابلیت پیاده‌روی منجر به تجمع ترافیك كمتر می‌شود.
  • حضور مداوم مردم در طول روز و شب عاملی موثر در كاهش جرایم و انرژی برای كنترل نظم منطقه تحت پوشش شهرداری می‌شود.
  • مقاومت كمتر مردم و ساكنان در مقابل جامعه.
  • هم‌پوشانی بهتر تصویر جامعه و احساس تعلق به مكان.
  • انگیزه كمتر برای پراكندگی و پخشایش زمانی‌كه هسته شهری مركز رغبت‌آمیز و خوش‌آیند است.
  • سهولت ایجاد راه‌های جدید در مناطقی كه وجود ندارند و همچنین بهبود آن در موقعیت‌های موجود.
  • مشاركت شهری بیشتر گروه‌های مختلف اجتماعی كه منجر به اداره بهتر شهر می‌شود.
نوشهرگرایی5

انتقادات وارد بر نوشهرگرایی

اگرچه امروزه نوشهرسازی موضوعی بسیار مهم و قابل توجه محسوب می‌شود، ولی همواره با انتقادهایی نیز مواجه بوده است. برخی ممکن است استدلال کنند که نوشهرسازی واقعیات پیچیده شهری را نادیده می‌گیرد و در در پاسخگویی به نیازهای جدید خانواده‌های وابسته به اتومبیل، ناتوان است. آماندا ریس نوشهرسازی را ضد روشنفکری توصیف می‌کند. بوهل با او موافق است:

ادبیات نوشهرگرایی نه شامل نظریه‌سازی علمی اجتماعی و آزمون تجربی، بلکه شامل بازاریابی و صدور بیانیه بوده است.

بسیاری از نویسندگان کلیدی نوشهرسازی بدون استناد به منابع، و بدون استفاده از ادبیات برنامه‌ریزی پیشین می‌نویسند. آنها به یک نوع فلسفه‌پردازی در مبل راحتی می‌پردازند که در بسیاری از رشته‌ها برچیده شده است. از برخی جهات، نوشهرسازی منجر به مشکلات حومه می‌شود: به عنوان مثال، هزینه‌های بالای آن باعث می‌شود که قیمت مسکن کمتر مقرون به صرفه باشد. به همین دلیل منجر به بی‌عدالتی نسبت به گروه‌های اقلیت و کم‌درآمد جامعه می‌شود. زیبا کردن حومه‌ها باعث از بین رفتن بی‌عدالتی و یا متوقف کردن پراکندگی نمی‌شود. همچنین آزادی‌های شخصی‌ها را به علت وضع قوانین زیاد، کاهش می‌دهد.

نوشهرسازی از بسیاری جهات توسعه حومه را با جذاب‌تر کردن رشد، تسهیل می‌کند. درحالی‌که ادعا می‌کند شیوه زندگی شهری را ترویج می‌کند، درواقع به رشد در حاشیه شهر مشروعیت می‌بخشد. اسکالی (1991) بیان می‌کند که آنها ممکن است یک نوحومه‌گرایی باشند. لئونگ (1995) معتقد بود که آنها نوع جدیدی از پراکندگی هستند. باربِر آن را پراکندگی تر و تمیز نامید. دولف (2000) جوامع نوشهرگرا را شهرهای مصنوعی و برخی دیگر از منتقدین از جمله مارشال آنها را حومه‌هایی در لباس مبدل نامیدند.

در پیوست، سه فایل پاورپوینت نوشهرگرایی همراه با یک فایل PDF ارائه کلاسی و دو مقاله با عناوین نوشهرسازی چه می‌گوید و معرفی نمونه‌های موفق نوشهرسازی به صورت رایگان برای دانلود قرار داده شده‌اند.

دیدگاه‌ها ۰
ارسال دیدگاه جدید